Desire knows no bounds |
Wednesday, February 13, 2002
بعضي وقتا هست كه آدم دلش ميخواد يه قضيه اي به هر قيمتي كه شده اتفاق بيفته ، اينه كه حسابي كليك ميكنه رو موضوع و به هر دري ميزنه تا به اون چيزي كه ميخواد برسه،اما اصولا هميشه كار ها بر عكس ميشن و همه چي بهم ميريزه.اينجور موقع ها بهترين كار اينه كه آدم دست از سماجت بر داره و بذاره قضيه روال عادي و طبيعي خودشو طي كنه،اونوقت خود بخود همه چي درست ميشه،اونم به شكلي كه تصورش رو هم نميكرديم.
به قول شاملو ...بايد استاد و فرود آمد بر آستان دري كه كوبه ندارد چرا كه اگر به گاه آمده باشي دربان به انتظار توست و اگر بيگاه به در كوفتنت پاسخي نمي آيد. كوتاه است در، پس آن به كه فروتن باشي... |
Comments:
Post a Comment
|