Desire knows no bounds |
Thursday, April 4, 2002
“رها كردن پيوستگي ها در واقع دست كشيدن از همه نوع بردگي و وابستگي به اشياء و آدمهاست.اين آزادي عظيمي براي تو به ارمغان مي آورد-تنها آزادي اصيل و واقعي.“
“زندگي را با تماميت آن زندگي كن.در دنيا زندگي كن،از آن نباش.در دنيا همچون نيلوفر آبي زندگي كن،در آب:نيلوفر آبي در آب زندگي مي كند،ولي آب به آن دست نمي يازد.“ “من سراپا طرفدار عشقم،چون عشق شكست مي خورد.من از ازدواج دل خوشي ندارم،چون ازدواج موفق مي شود و به تو ثبات و آرامشي دائمي مي بخشد.و خطر همينجاست.تو به يك اسباب بازي راضي مي شوي،تو با شيئي مصنوعي و دست ساختهء انسان قانع مي شوي.“ “در عشق،يك به علاوهء يك،يك ميشود نه دو.در عشق ژرف،دو گانگي محو مي گردد.رياضيات پشت سر گذاشته مي شود،نا مر بوط مي شود.“ “زندگي يك زن است.كافي است سعي كني آن را درك كني،آن وقت مفتضح مي شوي.همه چيز را دربارهء درك كردن فراموش كن.فقط آن را زندگي كن و آن وقت خودت آن را خواهي فهميد.درك قرار نيست عقلاني و يا نظري باشد،درك قرار است مطلق باشد.“ الماس هاي اشو |
Comments:
Post a Comment
|