Desire knows no bounds |
Tuesday, July 9, 2002
چه بی تابانه می خواهَمَت
ای دوريَت ، آزمون تلخ زنده به گوری از هر بار بيشتر می خواستمت . اما آن همه نزديک بودی و آن همه دور ، در چند قدمی ، با همهء بودن ِ هميشگيت . اما باز هم نخواستی که بخواهمت ، باز هم نگفتی که بخوانمت . و من خاموش ماندم تا مطمئن شوم هنوز همانم که بودم . دوشنبه 17 تير . |
Comments:
Post a Comment
|