Desire knows no bounds |
Monday, September 30, 2002
اون رد پای کوچيک ديروزت ، خيلی برام کافی بود ... خيلی !
داشتم فکر می کردم به انرژی ای که براش صرف شده ! ... هاها ... حاصل تفکرم چيزی نبود جز مقاديری لبخند شيطانی و قيافه ای مشابه همون غول بنفش ياهو مسنجر ... دارم به خود باوری می رسم کم کم ! ولی بی شوخی گفتما ، کلی حالمو خوب کرد . |
Comments:
Post a Comment
|