Desire knows no bounds |
Friday, September 20, 2002
می خوای چی بهم بگی ؟ ... بهتر نيست بذاريم همه چی همين جوری بمونه ؟ ... و من فکر کنم که اون نوشته ها کار تو نيست ... و داری مثل قبل زندگيتو می کنی ... بهتر نيست يکشنبه ای در کار نباشه ؟ ... واقعا چی می خوای بهم بگی ؟
برای حرف زدن که فرصت زياد بود ، چرا چيزی نگفتی ؟ ... و حالا چطور يادت افتاده که حرفای ناگفته داری ... و فرصتت کمه ! ... بهتر نيست همونی باشی که من عادت کردم بهش ؟ ... بهتر نيست ... ؟ |
Comments:
Post a Comment
|