Desire knows no bounds |
Wednesday, September 4, 2002
... مردم در تالار نمايش نشسته اند ،
آنها تشنه اند و نمی دانند که اسبان وحشی به زودی سقف تالار را خواهند شکست من در اين برج ، زندانی ام و مردم نمی دانند که کارگردان ِ نمايش مدتها پيش صحنه را ترک کرده است و ديگر نمايشی در کار نيست ... من اسارتم را زندگی می کنم و آنها فکر می کنند که اين بازی ست ... " فدريکو گارسيا لورکا " |
Comments:
Post a Comment
|