Desire knows no bounds |
Friday, January 24, 2003
مهمونی ، مهمونی ، تولد ، مهمونی ، تولد ، مهمونی ... اين ماه ديگه به شدت اشباع شدم از هر چی مهمونی و تولده ! اما همهء مهمونی ها يه طرف ، مهمونی ديشب هم يه طرف ، به خصوص آخرش و بعد از آخرش ! ... در حال حاضر فقط مجموعهء باارزشی از اشعار روحوضی تو کله م موج می زنه و بس . ولی خودمونيما ، انگار هر چی آهنگ ها جواد تر باشه ، بيشتر خوش می گذره ... و در نهايت اينکه : عزيز نميری الهی ! ( در کمال شرمندگی )
|
Comments:
Post a Comment
|