Desire knows no bounds |
Friday, January 2, 2004
خود غلط بود آن چه می پنداشتيم
: هزار توجيه منطقی ، چاره ای برای يک لحظه پريشانی نيست ... ميان مسيح و علی بايد يکی را برگزيد : مهر بی پايان يا غربت بی حصر ... شايد يه روزی برسه که .. رسيده باشی به ته دنيا ، يه وقتی که بخوای حرف بزنی و کسی نباشه .. اون روز بدون که من هستم و منتظرتم .. اما وقتی که هيچ کس ديگه نباشه ، هيچ کس ِ هيچ کس .. |
Comments:
Post a Comment
|