Desire knows no bounds |
Wednesday, October 20, 2004
تو نيستی
اما من برايت چای می ريزم ديروز هم نبودی که برايت بليت سينما گرفتم دوست داری بخند دوست داری گريه کن و يا دوست داری مثل آينه مبهوت باش مبهوت ِ من و دنيای کوچکم ديگر چه فرق می کند باشی يا نباشی من با تو زندگی می کنم. " روز به خير محبوب من --- رسول يونان " |
Comments:
Post a Comment
|