Desire knows no bounds |
Tuesday, July 12, 2005
من يک گوسفند ابله آرومم
يه گوسفند ابله آروم که مضطرب نمی شه که يه گوسفند ابله آروم نمی ترسه هم يه گوسفند ابله آروم فقط واسه خودش اين ور اون ور بی صدا می چرخه و علف می خوره هر چيم بهش گفتن فقط زل و زل تو چشات نگاه می کنه و حرف نمی زنه هيشکيم نمی فهمه که تو کله ی يه گوسفند ابله آروم چی می گذره که می فهمه؟ نمی فهمه من يه گوسفند ابله آرومم من يه گوسفند ابله آروم باقی می مونم من يه گوسفند ابله آروم باقی نخواهم ماند اما |
Comments:
Post a Comment
|