Desire knows no bounds |
Thursday, July 28, 2005
بعد حالا فکرشو بکن تو اين هير و يری نشستم Underground امير کوستوريتسا رو هم تماشا کردم.
با اون دروغ گنده هه ی مارکو، با اون دروغه که باعث شد اون همه سال بهترين دوستشو تو زيرزمين نگه داره.. جدی جدی زندگی کدومه؟ من چرا همه مرزام به هم ريخته يه هو؟ من چرا دارم هی اين خود جديدمو نمی شناسم پس؟ من چرا خودمو دارم پيدا نمی کنم آخه؟ يکی منو نشونم بده پورفابور |
Comments:
Post a Comment
|