Desire knows no bounds |
Wednesday, August 17, 2005
تلفنه غير منتظره بود
راستش اصلن فکرشو نمی کردم که دوباره بشنومت خوب بايد اعتراف کنم يه جورای خودخواهانه ای خوبم شد خيلی خوب اما ما که ديگه بعد اين همه وقت از اين حرفا با هم نداريم داريم؟ ته دلم قرص مونده.. |
Comments:
Post a Comment
|