Desire knows no bounds |
Tuesday, September 6, 2005
قايقی خواهم ساخت
خواهم انداخت به آب دور خواهم شد از اين خاک غريب که در آن هيچ کسی نيست که در بيشه ی عشق قهرمانان را بيدار کند قايق از تور تهی و دل از آرزوی مرواريد هم چنان خواهم راند ... پشت درياها شهری ست قايقی بايد ساخت |
Comments:
Post a Comment
|