Desire knows no bounds |
Monday, November 7, 2005
تیله ها
باز هم دیداری لذت بخش. سالی چند بار همدیگر را نمی بینیم اونم به بهانه تولدهامون، اما هر دفعه که می بینمشون ته ته دلم پر می شه از یک چیز دلچسب و عمیق. هر کدوم یک رنگند و با هم مثل نوارهای رنگی کارناوال شادی آفرینند. از اون دوستایی هستند که امن اند و با درک. مهربان و در عین حال قاطع.از اونایی که دوست داری زمان پیششون کش بیاد و مدتی را که باهاشون می گذرونی مثل آب نبات بمکی. می تونی هم از پوچی درونی ات بگی، هم از آرزوها و امید به معجزه ها. |
Comments:
Post a Comment
|