Desire knows no bounds |
Tuesday, November 29, 2005
خوب وقتی به يکی بگی "فکر کنم بايد برم"
اونم بگه "آره منم فکر کنم بايد بری" يعنی چی؟ خوب يعنی بهتره بريم ديگه! بعله حالا می شه بعدش نشست تفسير کرد که آقا جان چنين و چنان اما خوب اين همون وجه منطقی قضيه ست بعد نه که همه چی از اساس ديوونگيه من ترجيح می دادم يه جواب ديوونه ی غير منطقی فانتزی بشنوم اصن تا يه راه حل فرموليزه ی منطقيانه ولی خوب ظاهرن زندگيه منطقيه تو هم منطقی ای منم لابد بايد بيشتر از اينا منطقی باشم منطقن هم رفتن چيز زياد وحشت ناکی که نيست به کنار کلی هم مفيده و بخش زيادی از مسائل عالم بشريت رو هم حل می کنه تو عالم منطق هم زياد به روح آدما و اين چيزای حاشيه ای کاری ندارن که خلاصه در هر حالتی بايد يه چيزيو کشت ما که اين همه تجربه های رنگ و وارنگ کرديم اوکی دِن اينم روش شايد جواب داد شايدم اصن خود ِ جواب بود هو نوز |
Comments:
Post a Comment
|