Desire knows no bounds |
Sunday, May 14, 2006
چگالی اشياء هيجان انگيز اين روزهام شديدلی بالا رفته.. اينه که اصلن نمی تونم با فراغ خاطر به تک تک شون سر بزنم و با هم معاشرت کنيم.
اولش با سری مبسوطی از کارهای کيشلوفسکی شروع شد و بعد با بخشی از پول دوربين طفلکی هزارتا لباس و کفش و روپوش و هديه خريدم تا اين که يه هو دچار ورود غير منتظره ی نارنجی جان شدم. بعد نمايشگاه کتاب از راه رسيد و کلی تا کتاب خوش تيپ محترم هيجان انگيز رنگ و وارنگ، که هنوز اون ها رو ورق نزده دو عدد عطر جيگر دار شدم و بعدترش هم اون دی وی دی پلير پرتابله که هی از پارسال تا حالا دلم خواسته بودتش. اين وسطا هم هی رستوران های جديد جديد بود که باريدن گرفته بود و هی آدم های قديم قديم! خلاصه که اين دو هفته به شدت چگاليمه! |
Comments:
Post a Comment
|