Desire knows no bounds |
Saturday, September 8, 2007
پروسهی وبلاگنويسی من معمولا از سه حالت خارج نيست.
حالت اول- اين حالت که البته در نوع خود پديدهای نادر محسوب میشود، از تحريک بعضی سنسورهای حسی و برخوردشان با لايههای مغزی به وجود میآيد. اين رفت و برگشت ذرات پراکندهی حسی به سوی مغز باعث نگارش تعداد محدودی پست-نما میشود که معمولا در پرده باقی میمانند. حالت دوم- در اين حالت برخی از سوژههای معلق در هوا از طريق يک کانکشن داخلی به ديوارهی خارجی مغز برخورد کرده و پست مورد نظر از طريق يک ناودان مستقيما به اديتور بلاگر منتقل میشود. اين دسته از پستها که صرفا با مغز از طريق پيام نور در ارتباط هستند دارای مضامينی دو پهلو و ايهامدار بوده، حواس خواننده را به صورت کاملا زيرپوستی تحتالشعاع قرار میدهند. حالت سوم- در اين حالت که حالت غالب نيز ناميده میشود، سوژههای بازيافتی ساعت نه شب پس از عبور از مناطق بيرونی کاسهی سر، از طريق يک لولهی روکار بدون هيچ مکث و تأملی تلپ وارد اديتور بلاگر شده و به همان سرعت دچار پديدهی پابليش شدگی میگردند. از اين رو پيشنهاد میشود از هرگونه جدی گرفتن مطالب اين وبلاگ به شدت پرهيز کرده، از تجزيه، تحليل و احيانا تفسير مطالب نيز خودداری نماييد. |
Comments:
درفتهای آنپابلیشد از نوع اولتان را خریداریم!
Post a Comment
|