Desire knows no bounds |
Tuesday, November 13, 2007
"حالا می رسیم به بوهمیا در دوران جوانی من: دوستانم در آنجا می گفتند که، در زندگی یک مرد هیچ تجربه ای بهتر از معاشقه با سه زن در طول یک شبانه روز نیست، نه اینکه منظورشان نتیجه مکانیکی حاصل از همخوابگی با چند زن در آن واحد باشد، بلکه به این امر به دیده ماجرایی فردی می نگریستند که از استفاده به موقع از کنار هم قرار گرفتن غیر منتظره شرایط، عوامل غافلگیر کننده و همچنین دلبری های ناگهانی حاصل می شود. این "شبانه روز با سه زن" که بسیار هم نادر است و به رویا می ماند، جاذبه ای خیره کننده داشت که ، امروز می فهمم، تنها به چند کسب تجربه جنسی و ورزش گونه محدود نمی شد، بلکه زیبایی حماسی سلسله ای از برخورد ها و آشنایی ها بود که در آن ها هر زن، در پس زمینه زن قبل از خودش، بیش از پیش منحصر به فرد جلوه می کرد، و سه پیکر به سه نت موسیقیایی بلندی شبیه می شدند که هریک بر سازی متفاوت اجرا و، در نهایت، با هم هم نوا می شدند. زیبایی منحصر به فردی بود، زیبایی ناگهانی تراکم حیات."
[+] |
Comments:
Post a Comment
|