Desire knows no bounds |
Tuesday, September 29, 2009
در خدمت و خيانت ودکا، و الخ
آخر هم هيشکی برنداشت بنويسد از مستی با شراب، مستی با ودکا، مستی با عرق، مستی با آبجو(!)، مستی با آبميوه، مستی با آبمعدنی، مستی با چايی، مستیِ خالی، و کيفيت س.ک.س بعدشان؛ اه. |
عنوان پستت و الخی که مدام بکار میبری ما را بیاد جلال آل احمد می اندازد و اتاقی که در جوانی مملو از عکسهای حضرتش بود و چه عشقی داشت اون عکسی که با کلاه بره انداخته بود و الخ .
ولی امروز حتی از اینکه عنوان پست شما کتاب در خدمت و خیانت روشنفکرانش را بیادمان می آورد حالی نمیکنیم .
کاش بود و میدید که چی فکر میکرد و چی شد