Desire knows no bounds |
Wednesday, October 7, 2009
پیشنهاد من این است که آدم تا وقتی نرفته آن کاغذ را کتباً امضا کند، خودش باشد.. خود خودش باشد. آدم نمیداند که. مثل این است که دو نفر به یک سفر مشترک بروند و فقط بتوانند با یک ساک مشترک بروند. همان چمدانی که گویا مغز آن بادام مشترک توش است. در بهترین حالتش لابد این شکلیست که دوتاییشان وسایل شخصیشان را میبرند و در ابزار مشترکی به تفاهم میرسند. نمیدانم شاید تفاهم کنند روی مارک خمیردندانشان و به جای دو تا، یکی بخرند. بعد شاید دو سر چمدان را دونفری بگیرند. یا یکی که خسته شد دیگری موقتاً جورش را بکشد. یک حالتش این است که یکی بگوید تو ساک نیاور من جای دوتامان اسباب میآورم.. من توضیح میدهم که این فقط ظاهرش عاشقانه است اما نیست. این بازی نهایتش پاک شدن تمام اشیائیست که دانه دانه تا آن روزِ زندگیتان با شما خندیدند و گریستند و قد کشیدند. یا حتی ممکن است بگوید جدا جدا ساک بیاوریم از بس که ما عاشق استقلالیم. سه حالت قابل تصور است؛ یکی اینکه استثنائاً راست گفته باشد و وه که چه اتوپیای دور از ذهنی. یک حالتش این است که بخاطر مخفی شدن چیزهای نامربوطی در ساک خودش این حالت را برایتان پسندیده است؛ حالت شرورانه (!)اش این است که با این پز روشنفکری ته ساک شما را سوراخ کند و چنان کند که شما دانه دانه خلقیاتتان را دور بریزید و یک روز دستتان خالی شود.از این ساک مشترک که بگذریم یک حالت بدترش این است که یکی چه با اخم چه با غضب چه با محبت بی رحمانهای بگوید بیا ببرمت سنت لوسیا در حالیکه قرارتان بوده بروید کازرون.. اینهم من میگویم عاشقانه نیست. خلف وعده است؛ گیرم سنت لوسیا بهتر باشد که چه دانیم که بهتر است.. خلف وعده است. مگر اینکه وعدهی جدید بکارید.. یکی بدتر از اینش این است که گوش و دهان و چشمتان را بگیرد بگوید باید برویم کازرون یا سنت لوسیا چون صلاح در این است و تو نمیفهمی. باز فرقی نمیکند کجا.. من اما کاری به این حرفها ندارم. کاری به این عواقب خوب یا بد ندارم. بسیار اتفاقی به این چیزها فکر کردهام و حرفم سادهتر از اینهاست. من میگویم آدم تا وقتی آن امضای آبی را نکرده، خودش باشد. که اگر یک روز دلش برای تصویر خفیف خودش تنگ بود، اگر روزی لکه ای از خاطرهای بر گریبان زندگیاش رد انداخت، اگر دلش برای ساک تنهاییاش تنگ شد و میخواست زار بزند، لااقل صدای خودش را بشناسد، صدای آن حضور مهجور فراموش شده را بشناسد.
[+] |
Comments:
Post a Comment
|