Desire knows no bounds |
Sunday, May 23, 2010
پاییز 87 یه نمایشگاه برگزار شد تو گالری «ده»، با عنوان «گوش ونگوگ». تو اون مجموعه از چند هنرمند ایرانی خواسته شده بود با موضوع «گوش ونگوگ» کار ارائه کنن. فارغ از جذابيت موضوع، ويژگیای که تو این پروژه مورد علاقهی من بود، امضاهای شخصی نقاشها بود توی کاراشون. اینکه تو بدون خوندنِ اسم، از روی کارا بتونی تشخیص بدی کدوم کارو کی کشیده. انگار ده تا پست وبلاگی گذاشته باشن جلوت و ازت بخوان تشخیص بدی کدوم پست رو کی نوشته.
حالا دوباره همین روزها یه سری ديگه از همین پروژه تو گالری «ده» به نمایش گذاشته شده با عنوان «مجموعهی موناليزا». و طبعن دوباره اجراهای شخصی چند هنرمند ايرانیه از مونالیزا: فرح اصولی، افشین پیرهاشمی، عباس کیارستمی، فریده لاشایی، پرویز تناولی و .. به اضافهی یادداشتهایی که بهزاد حاتم توی بروشور نمایشگاه در مورد هر کدوم از کارها نوشته. ![]() یکی از کارهای جانبی اما جالب نمایشگاه، گرافیتی آقای «بنکسی» بود. آقای بنکسی يکی از محبوبترین و مرموزترین آقاهای گرافیتیِ دنیاست، که تا حالا هیچکس چهرهش رو ندیده. چرا؟ چون در بریتانیا گرافیتی جرم محسوب میشه و شناخته شدن هنرمند همانا و بدرود دیوارنگاری همان. بنابراین مدلش اینجوریه که شب میخوابین و صبح پا میشین میبینین روی دیوار خونهتون یه نقاشی چندهزاردلاری کشیده شده، بیکه کسی ردی از هنرمند رو دیده باشه. از کارای معروف این آدم گرافیتیهای دیوار بیتاللحمئه، دیوار حائل بین اسرائیل و فلسطین. چهبسا اگه گذارش به ایران میفتاد، با توجه به روحیهی ماجراجوش یه جرم مضاعف مرتکب میشد و روی دیوارهای شهر یه «وی»ِ گنده میکشید. از خلخلیسم این آقا همین بس که برمیداره رو یه سنگ رودخونهای، دو تا ازین انسانهای اولیهی عصر حجر حک میکنه، که هر کدوم یه سبد چرخدار سوپرمارکت دستشونه، بعد یه اسم و تاریخِ فیک هم حک میکنه رو یه پلاک برنزی و کار رو یواشکی میذاره جزو آثار فلان موزه، بیکه طی هشت روز اول کسی متوجه بشه این سنگ بهکل فیکئه و اثر باستانی نیست. خلاصه که اگه رفتین گالری ده، جلوی کار بنکسی که وایستادین، یه گپ کوچیک با آقای حاتم بزنید راجع بهش تا خوشحال شه از اینکه ببینه آدمای دیگهای هم به جز خودش و حمید هستن که بنکسی بشناسن:دی |
Comments:
گالری ده کجاست؟
http://stuffwhitepeoplelike.com/2009/10/04/129-banksy/
Post a Comment
|