Desire knows no bounds |
Saturday, February 26, 2011
گوسپند اون بالا داره جست و خیز نمیکنه. راه میره. خسته میشه. میشینه رو پلهی یکی از مغازهها. نفس تازه میکنه. پا میشه راه میفته. راه میره. خسته میشه. میشینه. نفس تازه میکنه. خسته پامیشه راه میفته.
حالش خوبه اما. زیاد.
|
Comments:
Post a Comment
|