Desire knows no bounds |
Monday, April 29, 2013
از جلسهی هفتهی پیشِ همفیلمبینیمان که «جان مالکوویچ بودن» را دیدیم هی نوشتنم گرفته. سخت است اما. هنوز باید نوشته خیس بخورد ته ذهنم. بیخیال نوشتن میشوم و میروم سروقت کتابی که در دست دارم.
«در لحظهای که به او فکر میکنم او را بیشتر دوست دارم. او از آدمهایی بود که فکر کردن به آنها دیدن آنهاست.»*
*هلاک عقل به وقت اندیشیدن --- یدالله رؤیایی
Labels: یادداشتهای روزانه |
Comments:
Post a Comment
|