Desire knows no bounds |
Tuesday, April 2, 2013
این آهنگه داشت پخش میشد، زرافه اومد تو اتاقم که ااااااااااااا، این آهنگه! میپرسم تو از کجا میشناسی اینو؟!! میگه وا، من کلی خاطره دارم با این. تمام دوران بچهگیم موقع خواب صدای این آهنگه میومد، با نور چراغ مطالعهت از زیر درِ کتابخونه..
دلم مچاله شد رسمن. یه فیلمنامهی کامل بود این حرفش.
|
The confessions of a delusional mind
بالای وبلاگت نوشته
آهو نمی شوی به این جست و خیز گوسپند
بالاتر آدرس وبلاگ رو نوشته
elcafeprivada
اون پایین تو مستطیل کروم نوشته
where the truth lies
اسمتم که آیدای کارپه است
ها؟
اسم دووووست دارم
تازه سه تا وبلاگ دیگه هم داشتم با همین تعداد اسم
مثکه خیلی اسم دوست دارم
مدتهاست که می خونم مثل یک پازل کنار هم چیده میشه خوبیش اینه قضاوتی در کار نیست فقط حس که به ادم منتقل میشه همراهی با بعضی لحظه ها ، تعجب و ....
در هر حال این تکه های کنار هم خودش یه داستان جذابه
و تایید این حرف که ادمها از یه جنس نیستند
ولی خوبه که یه وقتایی ادمهای متفاوت رو میشه دید