Desire knows no bounds |
Tuesday, May 20, 2014 و خودش را تزریق میکند زیر پوست تنام آرام و زیرپوستی بیکه حواسش باشد حواسم هست صبحانه خامه خوردم. خامه و مربای هویج با نان بربری تازه. روز قبل پرسیده بود صبحانه خوردی؟ جواب داده بودم نه، میل ندارم هم. نیم ساعت بعد نشسته بودیم پشت میز، به صبحانه خوردن. رفته بود نان گرفته بود و خامه و پنیر تبریز و گردو، مربای هویج و به و عسل هم داشتیم، بساط صبحانه را به راه کرده بود صدایم زده بود بیا صبحانه. نشسته بودیم پشت میز، خامه و مربا و نان داغ. گفته بودم ااااااااا، هزار سال بود خامه نخورده بودما، از ورزشام به اینور. خندیده بود که درستت میکنم دختر، بیکه دست به ترکیب هیکلت بخوره، قول. حالا نشسسته بودم پشت میز، نان داغی که خودم خریده بودم را میخوردم با خامه و مربای روز قبل. خودش نبود امروز، من اما نُه صبح نشسته بودم پشت میز و خامه میخوردم. یک ماه پیش پرسیده بود صبحها چه ساعتی سر کاری؟ خندیده بودم که ظهر به اونور. دماغم را پیچ داده بود که درستت میکنم دختر. دماغم را چین داده بودم که عمرا این یه قلمو بتونی. امروز اما نُه صبح نشسته بودم پشت میز، خامه میخوردم با نان بربری داغ و مربای هویج. باغچه را قبلش آب داده بودم و فرمهایی که باید پر میکردم آماده روی میز بود. فرمها، یکی دو تا قبض، و یادداشتاش، روی کاغذ کوچک زردرنگ. یادداشتاش مال همان شبی بود که خسته و زانو به بغل نشسته بودیم دور هم. پرسیده بود شب چهکارهای؟ نوید جواب داده بود بریم مرغ برشته؟ و من خمیازه کشیده بودم نه بابا، حوصله ندارم، میخوام برم بخوابم. بوی کباب آمده بود از خانهی همسایه و من خمیازه کشیده بودم که به۲۲۲. یک ساعت بعد، داشتیم بال میخوردیم با چنجه و دندهی کبابی و هنسی و الخ. بعدش را یادم نیست، فرداش دیدم برایم نوشته «میدونم سختته، یه وقتایی اما خودتو با خیال راحت بسپار به من، نمیندازمت، نترس.» چسبانده روی در یخچال. اینها را گفتم که بگویم یک وقتهایی هم هست در زندگانی، یک وقتهای کم و نادری، که وقتی میخواهد قطع شود از دنیا، که وقتی میخواهد فرار کند برود یک گوشهی دنجی پنج دقیقه به حال خودش باشد، که وقتی مواظب همهچیز و همهکس بودن کمحوصلهاش کرده، میخزد زیر پتوی من، دستم را میگیرد از زمان و مکان میبَرَد بیرون میسُرد در آغوش من. آخخخخ که میخرم حال آن لحظهها را، انگار کوه تکیه داده باشد به آدم. |
من که فقط یه بار دگمه پابلیش رو می زنم
من که فقط یه بار دگمه پابلیش رو می زنم
من که فقط یه بار دگمه پابلیش رو می زنم
من که فقط یه بار دگمه پابلیش رو می زنم
من که فقط یه بار دگمه پابلیش رو می زنم
می تونه سه نوع مختلف باشه
آب پرتقال(طبیعی)، آب آلبالو، سومی متغیره
نون سنگگ+ پنیر سفید آمل
خامه+مربای آلبالو
تخم مرغ عسلی
سوسیس+ یه برش کوچیک کیک شکلاتی تازه نان تهران
می تونه سه نوع مختلف باشه
آب پرتقال(طبیعی)، آب آلبالو، سومی متغیره
نون سنگگ+ پنیر سفید آمل
خامه+مربای آلبالو
تخم مرغ عسلی
سوسیس+ یه برش کوچیک کیک شکلاتی تازه نان تهران
می تونه سه نوع مختلف باشه
آب پرتقال(طبیعی)، آب آلبالو، سومی متغیره
نون سنگگ+ پنیر سفید آمل
خامه+مربای آلبالو
تخم مرغ عسلی
سوسیس+ یه برش کوچیک کیک شکلاتی تازه نان تهران
می تونه سه نوع مختلف باشه
آب پرتقال(طبیعی)، آب آلبالو، سومی متغیره
نون سنگگ+ پنیر سفید آمل
خامه+مربای آلبالو
تخم مرغ عسلی
سوسیس+ یه برش کوچیک کیک شکلاتی تازه نان تهران