Desire knows no bounds |
Wednesday, May 11, 2016
شیشتا فرنچتست درست کردم صبح، بچهها رو صدا کردم بیان صبحانه، هیشکی جواب نداد. رفتم تو اتاقاشون دیدم هیچکدوم نیستن. پریشبا دوتا پیرکس لازانیا درست کرده بودم، هرچی منتظر شدم نیومدن خونه. هر کدومشون مهمون بودن یه جا. همین روزاست برگردم خونه ببینم هیچکدومشون ایران نیستن دیگه.
|
Comments:
Post a Comment
|