Desire knows no bounds |
Tuesday, July 11, 2017
او این ده را دوست دارد، با میدانش، و درختان زیزفون که عبور آدمها را تفسیر میکنند. کلیسا که زنگها را به صدا در میآورد و ناقوس که خم میشود. نوعی خط منصّف چنانکه گویی زمان از حرکت بازایستاده است، لحظهای پیش از افتادن. لحظهای پیش از برخاستن. ادراکی از یک جهانِ به سکوت وادارنده.
یک زن --- آن دلبه Labels: UnderlineD |
Comments:
Post a Comment
|