Desire knows no bounds |
Monday, September 25, 2017
من؟ یه عنکبوتم. یعنی موفق شدهم جهانبینیم رو بر اساس جهانبینی عنکبوت شبیهسازی کنم. سعی میکنم خونه بسازم و کاشانه بسازم و بستر ایجاد کنم و موقعیتهای مورد علاقهم رو ایجاد کنم، با دقت و ظرافت و پرفکشنیسم خودم، ازونطرف اما این رو هم پذیرفتهم که همه چیز به مویی بنده و به هزار و یک شرط محیطی و محاطی بنده و نمیشه به هیچکدوم دل بست؛ همهچیز ممکنه در کسری از ثانیه وارونه بشه و خراب بشه و نابود شه از اساس. هیچکدوم اما دلیل نمیشه که ناامید بشم و از استانداردهام دست بکشم. من عنکبوتم و اقتضای عنکبوت بودنم همینه که به هیچی دل نبندم و رو هیچی حساب بلندمدت باز نکنم. اگه آدم هم بودم بازم همینکارو میکردم.
|
منم عنکبوت قاتلم. از اینا که چهارصدتا بچه میگذارن بعد خودشون طعمشون میشن. اینقدر جون دادن برای بچه هارو دوست دارم.