Desire knows no bounds |
Wednesday, May 8, 2019
دیشب در حالی که خیلی شاد و مست و سرخوش بودم متوجه شدم پارتنرم داره برای یکی از مهمونا تعریف میکنه وقتایی که من میخوام ازش تعریف کنم بهش کمپلیمان بدم و اینا، صرفاً یه جمله دارم اونم اینه که «وای، چقد تو شبیه منی». حتی در اون اوج مستی هم احساس تباهی کردم:|
|
Comments:
Post a Comment
|