Desire knows no bounds |
Sunday, March 29, 2020
عاشق اون وقتاییام که دستیارم از پایین زنگ میزنه میگه یه بسته براتون رسیده. بستهای من انتظارشو نداشتهم. بسته رو باز میکنم. این بار توش یه عالمه کتاب فشن بود و سینما، اوریجینال.
عاشق اون وقتیام که میشینم رو مبل آبیه، کنار پنجرهی تمام قد، با یه لیوان نسکافهی داغ، شروع میکنم کتابامو ورق زدن. |
Comments:
نوش جان و گوارای وجود
Post a Comment
|