Desire knows no bounds |
Sunday, May 31, 2020
بعد از سالها رفته بودم تو ستینگ وبلاگ، که اینویتیشن بفرستم برای ۳ نفری که خواسته بودن ازم. تو قسمت ادد کانتکت، داشتم دنبال ایمیلاشون میگشتم که دیدم یه گروه دارم به نام «مای بست». روش کلیک کردم. توی گروه یه اسم بیشتر نبود، یکی از عزیزترینهام. یه اسکرینشات گرفتم براش فرستادم تو واتساپ. میدونستم هیچ جوابی نمیده، ولی میدونستم هم که سین میکنه و میدونستم هیچوقت بلاکم نمیکنه.
یه جایی تو هوملند میگفت عوضش تو آدمایی رو داری، که میدونی هروقت و هرکجا که بخوای هستن و با دل و جون میان سراغت، همینا سرمایههاتن. ممکنه تعدادشون اندک باشه، اما باارزشترین دارایی توئه. آقای کا برام همیشه همین بوده و خواهد بود. |
Comments:
Post a Comment
|