Desire knows no bounds |
Tuesday, August 3, 2021 بابام زنگ زد که میخواستی خونه بخری با فلان قدر میتونی سه دنگ از فلان خونه رو بخری، میخوای؟ گفتم نه پدرجان، فعلاً نمیخوام. گفت موقعیتش اوکازیونه که، چرا؟ گفتم پولمو لازم دارم، میخوام واسه مهاجرت اقدام کنم. یه تهخندهای کرد که بابا مهاجرت چیه، دیگه کرایه نمیکنه* که. کلی خندیدم در خلوت خودم. نسخهی بیغرض و بیشیلهپیلهی ایجیسم. حتی ایدهای ندارم ایجیسم محسوب میشه یا نه؛ به طرز بانمکی اما یه پتک بود تو سرم:)) *کرایه نمیکنه: زمان انقدر کمه که دیگه ارزش نداره وقت صرفش کنی.
|
Comments:
Post a Comment
|