Desire knows no bounds |
Friday, July 1, 2022
انقدر نبودم و ننوشتهم که انگار یه بخشی از حافظهمو کنده باشم انداخته باشم دور. که انگار خودم رو زندانی کرده باشم در سفرهایپشت سر هم و آدمهای مدام. خلوتم رو با شلوغی پر کردهم، سکوتم رو با حرفزدن با حرفزدن با حرفزدن با صدا. یهجور تندادنِخودخواسته. عوضش جورِ خودمترینم این روزها. شبیهترین ورژنم به خودم. و این خوبه. این که تونستم بگم به دَرَک و مدل خودم اتفاقهارو از سر بگذرونم، مدل جدید خودم، خودش یه دستاورد بزرگه.
میخوام از امروز، از ۱۰ تیر، اول جولای، هر روز ولو به قدر چند خط هم که شده بنویسم. بنویسم که یادم بمونه این روزا رو. یا شایدمبنویسم که فراموششون کنم.
|
Comments:
Post a Comment
|