Desire knows no bounds |
Saturday, August 9, 2025 تو مکالمهی حضوری، وقتی نگاه داره و لبخند داره و میمیک صورت، وقتی حالت نشستنش سر صبره و نگاهش ثابت و مستقیم، تو تمام اینا یه چیزی هست که منو علیرغم خودم مسحور میکنه. مسحور واژهی دقیقش نیست. تمام این خردهرفتارها هموناییه که برای من اولینهاست. که پروانههای ته دلم همونجا که جمع شدهن بالبال میزنن و تنم رو غلیانشون در بر میگیره. اینکه بعد از اینهمه سال، بعد از اینهمه قصه بعد از اینهمه بازی، کسی هست که اینجور، هربار شگفتزدهم میکنه. براهنی درون منو فعال میکنه رفتارش. حرفهاش نه، رفتار بدنش. ببار ورنه دیر میشود دیر |
Comments:
Post a Comment
|