Desire knows no bounds |
Tuesday, February 12, 2008
گمونم بايد يه تبصرهای به گوگلريدر اضافه بشه که آقا اون بلوپ آبی-سلام مکين- درسته که نشانهی آنلاين بودن شماست، اما دليل نمیشه آدم از ياهو مسنجر انتظار داشته باشه عواقب اينويز-نداشتهگی گوگل رو به دوش بکشه؛ يا «به اينويز بودن يکديگر احترام بگذاريم.».
پرانتز: گمونم اين تب گوگلريدر گوگلريدر کردن ما هم يه چيزی تو مايههای فرندز برای کسايی که اهلش نيستن به شدت رو اعصاب باشه! پرانتز بعدی: آقای عليبی، من نه که ازين سلام کردنای شما خوشم اومده، نبايد به ازای هر سلامی به بقيه به شمام سلام کنم که، ها؟ بعد نکتهی توجهبرانگيز ديگهی اين گودر(گوگلریدر) اينه که در حين بلوپهای آبی، کاملن تابلوه که کی داره شرد-آيتمزهای کی رو میخونه يا خونده. و نسبتن تابلوه که آدم با کيا سر چه چيزايی تفاهم داره و سر چه چيزايی سوء تفاهم، اينه که يه جورايی مثه معاشرت بدون کلام میمونه، معاشرت صامت. |
آخ گفتی فرندز! چه باحاله این! دونقطه ضربدر
من الآن روز چهارم -پنجمم دوتا سیزن و نصفی دیدم=))
کاریست که اگر به تعداد کافی انجام شده باشد بر دیگران واجب نیست, مثل نماز جمعه.
سلام کردن شما هم از نظر من و سایر علما واجب کفایی است, لیکن هر چهار یا پنج پست یک بار بکنید بهتر است. –سلام آقای خمینی-
بعد هم ما که بیسواتیم خانوم جون! چهجوری میشه فهمید که کی داره شرد-آیتمزِ کی رو میخونه؟!! وا قدرتِ خدا!
اون پایینتر نشد که بکامنتم:
هرمس جون! سوووت خب؟! خب وقتی آیدا میگه همون وسطا بینِ خودمون میدونسته، حق کپیش هم میدونسته دیگه لابد هرمـــــــــس! ندیدی چه کپی رایتِ عکسی که ازم گفتی رو رعایت میکنم؟
آقا این کامنت با اعمال شاقه گذاشته شد!
این تابلو که گفتین کجاست؟و یا اینکه چه طوری؟
1- ارتباطات گسترده با کسایی که هم دیگه رو م شناسن.
2- جی میل نگاری انفرادی با دوستان گروهی.
3- بنابر دو پارامتر ذکر شده، وجود دوستان مشترک و غیر مشترک در گودر به تعداد لازم.
4- دانستن روابط پيدا و پنهان دوستان پارامتر سوم.
5- داشتن پروژه ی در دست تحويل و بنابراین دائم الآن لاین بودن به مقدار کافی.
6- برخورداری از مقاديری حس ششم، فضولی، سنس آو هيومر، و دو چشم بينا.