Desire knows no bounds |
Saturday, July 4, 2009
شب تو عروسی دو تا آقای آلمانی داشتيم، اومدن طرف من يکیشون با يه فارسی به شدت تلاششده شروع کرد به صحبت که: خانوم لباس شما روح من رو شاداب میکنه. من اول مونده بودم کدوم قسمت لباسم داره روح رفيقمونو شاداب میکنه، اما با جملات دستوپاشکستهی بعدی متوجه شدم منظورش رنگ و طرح پارچهی لباسمه، چون داشت توضيح میداد که اکثرن خانوما از رنگ مشکی برای لباس شب استفاده میکنن که خوب امتحانش رو پس داده، اما کم پيش مياد جرأت همچين رنگ سبزی رو داشته باشن اون هم با طرح عثمانی(!)، و واقعن هر جا که من میرم لباسم چشمنوازه. بعد گفت حتمن تو آدمِ موسوی هستی. خنديدم که آره خوب، اينجا تقريبن همه آدمِ موسوی هستيم. با تعجب پرسيد: اما من تو اين دو روزی که تهرانم، هيچ آدمِ موسوی نديدم هيچجا، فکر کردم رنگ سبز فقط يه شايعهست. چرا شما آدمای موسوی اينقدر زود فراموش کردين اعتراضتون رو؟
|
همه سياستمدارهاي كثيف دنيا همين هستند
شرط ميبندم همين آنجلينو جولي كه داره خودشو آماده انتخابات رياست جمهوري آينده امريكا ميكنه و دم از انسان دوستي و صلح ميزنه ، به محض اينكه پاش به كاخ باز بشه ، يه بمب اتم تو سر يكي از اين ممالكت جهان سوم بد بخت ميندازه و همه شعار هاش يادش ميره.
ما اينو توي دولت اون آقاييكه از همه اينها محترم تر بود ديديم، پكر شديم، رفتيم تو فكر واسه اينهمه تبليغات كه واسش كرديم ...ولي خوب اتفاق افتاد، اون آقا هم خيلي خيلي خيلي از شعارهش فقط شعار شدن !
بايد از خودمون بپرسيم چقدر پاي وايستادن هستيم
چشماي چند نفر برق زد