Desire knows no bounds |
Sunday, September 13, 2009
...
نديده ام تا به حال کسي به خوبي يوسا گفته باشد چرا بايد ادبيات بخوانيم. اولين مقاله کتاب «چرا ادبيات» نوشته ماريو بارگاس يوسا و ترجمه عبدالله کوثري براي آدم هايي نوشته شده که ادبيات را سرگرمي مي دانند؛ «بارها برايم پيش آمده در نمايشگاه کتاب يا در کتابفروشي آقايي به سراغم آمده و از من امضا خواسته و اين را هم اضافه کرده که؛ «براي همسرم مي خواهم، يا براي دختر جوانم، يا براي مادرم.» و من بلافاصله از او پرسيده ام «خودتان چي؟ اهل مطالعه نيستيد؟» پاسخ هميشه يکي است؛ «چرا، کتاب خواندن را دوست دارم، اما مي دانيد، خيلي خيلي گرفتارم.» اين پاسخ را ده ها بار شنيده ام. اين مرد و هزاران هزار مرد مثل او آنقدر کارهاي مهم، آنقدر وظيفه و آنقدر مسووليت دارند که نمي توانند اوقات ذي قيمت شان را با خواندن رماني، يا مجموعه شعري يا مقاله يي ادبي به هدر بدهند. در نظر اين گونه آدم ها ادبيات فعاليتي غيرضروري است؛ فعاليتي که بي ترديد ارجمند است و براي پرورش احساس و آموختن رفتار و کردار مناسب ضرورت دارد اما اساساً نوعي سرگرمي است...» بعد يوسا مي گويد؛ «اگر اين آدم ها مايه تاسف من مي شوند تنها براي اين نيست که نمي دانند چه لذتي را از دست مي دهند، بلکه به اين دليل نيز هست که معتقدم جامعه بدون ادبيات، يا جامعه يي که در آن ادبيات - مثل مفسده يي شرم آور- به گوشه کنار زندگي اجتماعي و خصوصي آدمي رانده مي شود و به کيشي انزواطلب بدل مي شود، جامعه يي است محکوم به توحش معنوي و حتي آزادي خود را به خطر مي اندازد.» «چرا ادبيات» را انتشار لوح فکر منتشر کرده است. ... اين سه ماه ثابت کرد ادبيات مال زمان بحران نيست و مال وقتي است که حال معمولي داشته باشي. مگر اينکه کتابي بخواني که از بحران برايت بگويد؛ از بحراني مشابه آنچه تو گرفتارش هستي. چيزي بخواني که شبيه حال خودت باشد، بتواني مشابه فاجعه يي را که به چشم مي بيني، در کتاب پيدا کني و اميدوار شوي. اين سه ماه ثابت کرد همه آن کتاب هايي را که شعارزده مي دانستيم، که فکر مي کرديم زيادي آرمانخواه و ايده آليست هستند، که قهرمانش را زيادي از جان گذشته مي دانستيم حالا که مي خوانيم چقدر به دل مي نشينند و چقدر آرام ترمان مي کنند و چقدر حرف ما را مي زنند. به خودمان مي گوييم چه شباهتي، بيخود نبود مدام مي گفتند تاريخ تکرار مي شود. دوباره شعر مي خوانيم و دوباره شعر زمزمه مي کنيم و اميدواريم. سه ماه تابستان کلاً فصل خوبي براي کتاب نيست. [+] |
Comments:
اما اين سه ماه نشون داد موسيقي راست مال خود همين روزهاست
Post a Comment
|