Desire knows no bounds |
Saturday, February 18, 2012
به خواهرم گفتم یه پنکیک میخری برام، چه مارکی باید بخرم اصولن؟
من؟ آدم پنکیک نیستم. آدم لوازم آرایش نیستم زیاد، در حد رفع احتیاج، در حد بیگینرز. از مال دنیا یه فاندیشن کلینیک بلدم که هربار آقای همسر سابق برام از ولایت غربت میآورد تا مدتها، در این حد که حتا خودم نمیدونم باید چه شمارهایشو بخرم. بعد از اون؟ به همون کرم ضدآفتاب بسنده کرده بودم و خلاص. تا چند روز پیشها که به خواهرم گفتم یه پنکیک میخری برام؟
فکر کرده بودم کمی که زمان بگذره، جاش خوب میشه. کبودی زیر چشم چپم رو میگم. از شهره پرسیده بودم کبودی تو خوب شد بالاخره؟ جواب داده بود نه هنوز، بعد از اینهمه ماه جاش مونده. و من با خودم فکر کرده بودم مال من فرق داره، خوب میشه. چند ماه گذشت اما، و کبودی من هم خوب نشد. کبود بودنِ کبودی اذیتم نمیکرد، خودِ کبودی چرا. هربار جلوی آینه، یاد اون شب میافتم، یاد اون درد کذایی، یاد اون گیجی عمیق بعدش، یاد حرف بابا که «کی مشت زده تو چشمت..». بالاخره تسلیم شدم. به خواهرم گفتم پنکیک میخری برام؟
امروز. نشسته بودیم تو دفتر من به گپ زدن. عطر خوشِ قهوه، موزیک مطبوع، همهچی عالی. تلفنش زنگ خورد. یه مکالمهی کوتاه. گوشی رو قطع کرد و گفت فلانی داره میاد اینجا. نگاهم رو از چشمهای درشتش دزدیدم. سرم رو کردم توی آیپد. حواسم بود اما که از آرامش دو دقیقه قبل خبری نیست. گوشهی ناخنش رو با دندون صاف کرد و بلند شد رفت بیرون. زنگ که زدن، برگشت توی دفتر، بیقرار.
بعضی نشانهها، بیکه خودشون معنای خاصی داشته باشن، آدم رو میبرن به یه دورهی عجیب. آدم رو میبرن به یه فصل گمشدهی دفتر خاطرات. میدونستم اون جنس مکالمه چه باری داره پشت سرش. میدونستم زنگ درو که بزنن، هوا چهقدر سنگینتر میشه و زن چهقدر ثانیهشماری خواهد کرد که زمان بگذره. اون جنس بیقراری رو خوب بلد بودم من.
خندیدم که «حالا تو که خوبی، من فاصلهمون از دههزارکیلومتر که کمتر میشد همین حالِ تو رو داشتم»، خندید؛ بیقرار.
کبودی پای آینه، من رو یاد حرف بابا میندازه. «کی مشت زده تو چشمت؟؟». کبودی اونقدر درد نداشت که حرف بابا. شوخی رفقام اونقدر درد نداشت که حرف بابا. خیلی زمان گذشته، خیلی چیزها عوض شده، اون کبودیِ ساده و اتفاقی اما یک دورهی عجیب رو تو دل خودش داره، دورهای از جنس بیقراریِ امروزِ صاحب اون چشمان درشت و غمگین.
خواهرم زنگ زده که یه کرمپودر هست، خیلی گرون، آقاهه میگه اینو برای گریم استفاده میکنن، حرف نداره، اما نباید زیاد مصرف کنیش، به پوست آسیب میزنه، بخرم برات؟ خندهم میگیره. خودشه. آره لطفن.
|
لحن همیشگیت نبود