Desire knows no bounds |
Monday, April 29, 2013
من بلدم چطور حرف را از هوا و ترافیک و غذا هول بدهم به جایی که او از کریستیانیسم و از هگل و ... صحبت کند. اما وقتی بیسلطه مینشینم که ناگهان به چشمهایش نگاه کنم، زمان من ظهر میشود و مکان او خورشید. چطور میشود به خورشیدی که با مفهوم ظهر قاطی شده است، نگاه کرد؟
هلاک عقل به وقت اندیشیدن --- یدالله رؤیایی
|
->
http://cf09carpediem.blogspot.com/2013/04/step-by-step-to-god.html